گروه اقتصادی- هاتف فرج اللهی: کشور ایران به این مساله تقریبا عادت کرده است که هر چند سال نرخ ارز به صورت جنون آمیزی افزایش پیدا کند و پس از آن دولت اظهار کند که دیگر از پس پرداخت یارانه برای تولید سوخت و فرآورده های نفتی بر نمی آید و قیمت ها باید افزایش پیدا کنند تا کمر دولت زیر پرداخت این حجم از یارانه به اصطلاح پنهان خم نشود. در ادامه هم بنزین و دیگر سوخت ها پله پله گران می شوند و طبقه متوسط و پایین با موج گرانی این افزایش قیمت سوخت، سفره خود را کوچک و کوچک تر می کنند.

به گزارش بولتن نیوز، این بار اما تقریبا همه رسانه های کشور به این موضوع پرداخته اند که مساله یارانه پنهان موجب شده است که قشر مرفه بیشتر از دیگران از پول مملکت سهم ببرند و دولت مجبور است که پول بپردازد تا جیب آن ها بیشتر پر شود. اما آیا واقعا این طور است؟

این مساله بدون شک درست نیست که به کسب درآمد قشر فرودست و متوسط با خودروهای سواری و باری برای ثبات قیمت بنزین اتکا کنیم. اما اگر همین روش کسب درآمد هم از مردم گرفته شود، درست در زمانی که جوانان کشور بیش از هر وقت دیگری به اشتغال نیاز دارند، می تواند بسیاری از امید ها را نا امید کند.

گفته می شود که حدود 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان در کشور توزیع می شود و بخشی از آن که یارانه سوخت است به طور عمده به ثروتمندان می رسد و این، تقسیم عادلانه ای برای توزیع یارانه نیست.

حالا سوال اینجاست که اگر تا این حد دقیق می توان محاسبه کرد که چه کسی یارانه ها را به جیب خود می ریزد، چرا قرار است تر و خشک با هم بسوزند و قیمت سوخت برای همه گران شود؟ اگر قرار است با این کار عدالت برقرار شود، بدون شک این که سفره قشر فرودست را روز به روز کوچک تر کنیم تا مانع تزریق یارانه به سرمایه داران شویم، با هیچ منطقی حتی قابل قیاس با اجرای عدالت هم نیست.

با این حال همچنان می بینیم که تبلیغاتی که برای هزینه های گزاف یارانه پنهان انجام شده است، اکثریت جامعه را برای افزایش قیمت بنزین مجاب کرده است. از این رو دیده می شود که این بار نسبت به دیگر دفعات مردم افزایش قیمت بنزین آمادگی بیشتری دارند. به خصوص این که یک بار در صف ها قرار گرفتند و یک شب تا صبح دلهره را برای گرانی تحمل کردند.

تقریبا این روز ها همه مردم به دلیل غرق شدن در معضلات اقتصادی با این مساله آشنا هستند که افزایش قیمت سوخت می تواند تاثیری مستقیم بر گرانی سایر کالاها بگذارد. با این حال شعار عدالت با قطع کردن یارانه پنهان سوخت، مردم را به این سمت سوق داده است که از افزایش قیمت حامل های انرژی تا حدودی حمایت کنند.

این در حالی است که عامل افزایش میزان یارانه های پنهان، رشد نرخ ارز است و اگر قیمت ارز به سطوح قابل دفاع و عاقلانه بازگردد، همه این صحبت های یارانه پنهان از بین خواهد رفت و در این بین باید دید که چه کسی مقصر افزایش نرخ ارز است؟

اگر عاملان افزایش نرخ ارز همان کسانی باشند که حالا برای حذف یارانه پنهان تصمیم گرفته اند، پس امروز شاهد آن هستیم که مردم ابزاری خواهند شد برای پرداخت ضررهایی که به دولت وارد شده است. ضررهایی که منشا مشخصی ندارند.

غافل از این که یارانه پنهان اسم رمزی است برای نابود کردن قشر متوسط و ضعیف، چرا که با وجود امواج گرانی اخیر، برخورد با یک موج افزایش قیمت جدید، جان مردم را از این هم ضعیف تر خواهد کرد.

افزایش قیمت بنزین نه تنها شغل بسیاری از مردم کشور را از دستشان خارج خواهد کرد، بلکه روی قیمت تک تک کالا ها تاثیر خواهد گذاشت و این مساله همه اعضای قشر متوسط و ضعیف را با تنشی جدید رو به رو می کند.

گروه ی: محمدصادق شهبازی - نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماع – معتقد است سهمیه‌بندی بنزین کاری ضروری و درست بود و قیمت بنزین باید اصلاح می‌شد، زیرا: 1) فاصله قیمت با خارج بالا رفته بود و قاچاق گسترش پیداکرده بود. 2) مصرف بنزین داخلی زیاد شده بود. 3) کسری بودجه وجود داشت. 4) به علت تدابیر غلط دولت مدیریت مصرف بنزین مسئله جدی شده بود.

 به گزارش بولتن نیوز، وی در یادداشتی که در ادامه ملاحظه می‌کنید، به‌ضرورت سهمیه‌بندی بنزین پرداخته و اقدام دولت در این موضوع ضروری را نقد کرده است. متن این یادداشت را در ادامه ملاحظه فرمایید:

 اقدام دولت غیر کارشناسی و بدون تدبیرِ کافی بود، چون: 1) در زمان بدی صورت گرفت. 2) یک‌دفعه میزان بالا بردن قیمت بنزین آزاد زیاد بود.

 دولت با شوک‌درمانی و بدون توجیه مردم کار را جلو برد و مردم را لاجرم معترض کرده و نیروهای نظامی و انتظامی را در برابر آن‌ها قرارداد.

 راهکارهای اصلاحی دیگری وجود داشت نظیر دادن بنزین به هر فرد و ایجاد کردن بازاری برای خریدوفروش اتوماتیک بنزین که هم فروشنده و هم خریدار سود می‌کردند یا افزایش تدریجی قیمت یا زیاد کردن سهمیه خانوارها‌ و.

 دولت راهکارهای جبرانی مثل افزایش یارانه یا سبد حمایتی را نه درست طراحی کرده نه درست اجرا درصورتی‌که در دهه هشتاد نظام تدابیر درستی اندیشید و ضمن توجیه مردم ابتدا آن اقدامات صورت گرفت.

 دولت در یک استراتژی خاص سکوت کرد و هزینه تصمیم خود را به گردن نظام و درنهایت رهبری انداخت. جوری که فضای مجازی و رسانه‌ها و حتی در هواپیماها هم صوت حمایت رهبری از سهمیه‌بندی بنزین در دهه هشتاد پخش شد و سکوت دولت فضا را ملتهب کرد و نظام را مسئول تصمیم غلط دولت کرد.

 نظریه‌پردازان نولیبرال حامی دولت از دهه هفتاد تاکنون به‌تبع برنامه‌های اجماع واشنگتن و توصیه صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به دنبال قطع یارانه بدون اقدام جبرانی بودند.

 فشار روی مردم بالاست، مردم از بی‌تدبیری و تبعیض ناراضی هستند و از شهرهای مختلف گزارش می‌رسد مردم به‌ویژه بخشی از مستضعفین در کف خیابان هستند و این فرصت بیشتری برای گروه‌های معارض نظام برای تخریب و فراهم کرده است.

 موضع رهبری چرا حمایت بود؟

رهبری در تصمیمی درست و بر اساس مردم‌سالاری دینی و طبق رویه پیشین خود و امام راحل، تصمیمات اکثریت سران نظام که ازقضا در این مورد انتخابی‌ها بودند را تأیید کردند تا:

الف) نظام دوپارچه نشده و درگیر درگیری درونی نشود

ب) در شرایط بحران داخلی و دومینوی ناآرامی کشورهای هم‌جوار اعتراضاتِ به‌حق به سمت سرنگونی دولت نرود و خلأ قدرت در درون به وجود نیاید و زمینه بی‌ثباتی دولت‌های آتی با این تجربه فراهم نشود

ج) دولت مجبور شود به پشتوانه حمایت نظام باتدبیر بیشتر فرایند را اصلاح کند و بهانه نمی‌گذارند کارکنیم و چه کسی مملکت را تعطیل کرده از آنان گرفته شود

د) توده‌های مردم، متدینین و وفاداران نظام از سردرگمی خارج شوند و باوجود نیتی شدید از دولت، مقابل نقشه سوریه سازی ایران بایستند

هـ) رهبری نشان داده رهبرِ مسئول است و مسئولیت اقدامات نظام را هرچند مثل ماجرای جمعیت خود مخالف ان باشد، می‌پذیرد

 سازوکار جلسه سران قوا هم قانونی است:

بر اساس حکم حکومتی شکل‌گرفته است و در حکم قانون است‌

این ساختار مثل نهادهای بالادست ت‌گذاری کشور است و هرچند ناکارآمد باشد و تصمیمات غلط بگیرد برای خروج از بن‌بست شکل داده‌شده است

مجلس می‌تواند در مواردی که این سازوکار تصمیم‌گیری کرده با قانون‌گذاری مستقل، چارچوب قانونی درست کند. در این مورد مثلاً برای اصلاح ادامه فرایند ریل‌گذاری کند

ناقض ادعای دولت در بسته بودن دست او و نداشتن اختیارات است.

 اصلاح‌طلبان به دنبال تکرار تجربه‌شان در تقابل با هاشمی از ۷۴ تا ۷۹ در مورد دولت فعلی هستند و می‌خواهند با آن مرزبندی کنند، انتقاد از دولت، استعفا در مجلس و. برای این مرزبندی و ایجاد محبوبیت مردمی در شرایطی است که آن‌ها در کشتی دولت موردحمایتشان در حال سقوط‌اند. اصولگرایان دودسته شده‌اند توجیه گران وضع موجود و کسانی که صرفاً به دنبال استفاده برای تقابل با دولت‌اند. بهاری‌ها هم به دنبال اپوزیسیون نمایی و بهره‌برداری هستند. بعضی بزرگان و مجموعه‌های انقلابی هم بدون اطلاع از ضرورت ماجرا در حال مطالبه توقف فرایندند که در صورت تحقق این مطالبه غلط گذشته از بحران اقتصادی، تصمیمات آینده نظام و دولت‌ها را نیز متزل خواهد کرد.

 حال چه باید کرد؟

از اصل سهمیه‌بندی دفاع کرد و حتی باید دولت را مورد سؤال قرارداد با چه عقلانیتی با حذف کارت سوخت در ابتدای دولت یازدهم، برنداشتن فازهای بعدی هدفمندی یارانه‌ها و تعطیلی تولید بنزین در پتروشیمی‌ها کشور را دچار بحران کرد؟

 باید مطالبه کرد تا فرایند اصلاح شود، بسته‌های حمایتی و جبرانی مثل افزایش یارانه تسریع شود. دولت و مجلس اینجا نوک پیکان مطالبه هستند. مجلس می‌تواند به‌صورت قانونی چارچوب درستی ایجاد کند.

 در فضای کنونی اعتراض میدانی برنامه ناآرام‌سازی دشمن را تداوم می‌دهد، باید تلاش کرد هم با مردم مذاکره کرد و در قالب هسته‌های کوچک خیابانی با مردم صحبت کرد و هم با شکل دادن اعتراضات در مکان‌های سالنی و مسجدی و. مردم معترض را از کف خیابان خارج کرد. باید مطالبه مداوم باشد و مثل ۹۶ فوراً رها نشود.

 مطالباتی مثل استعفای دولت، قطع سهمیه‌بندی و افزایش قیمت سوخت اشتباه و موجب تزل نظام است و اساساً غلط هم هست و دولت هم نشان داده از آن استقبال می‌کند تا ادعا کند نمی‌گذارند کارکنیم. بجای ذن مطالبه اصلاح فرایند از طریق مجلس و پاسخ‌خواهی از دولت ضروری است‌.

 دولت اختیاراتی دارد که جز بنی‌صدر کسی در جمهوری اسلامی نداشته است، باید از دولت مطالبه کرد با این حجم اختیارات چه کرده است؟

 مطالبه از صداوسیما برای نشر درست انتقادات از این ماجرا و خارج شدن از رویه غیرعاقلانه طی شده در مواردی مثل برجام ضروری است. بیانیه و طومار اعتراضی خطاب به صداوسیما ضروری است.

 باید نشان داد باتدبیر درست می‌توان این مسئله را اجرا کرد. بازخوانی نحوه مدیریت سهمیه‌بندی و هدفمندی در نظام در دهه هشتاد یکی از راهکارهاست.

 باید سؤال کرد چرا اصلاح تنها متوقف بر مواردی است که زندگی مردم از آن‌ها مستقیماً تأثیر می‌پذیرد. چرا مواردی مثل اصلاح نظام مالیاتی و فرار مالیاتی، مالیات بر درامد و ثروت، مالیات بر دلالی (عایدی سرمایه)، مالیات از پزشکان و تجار، معوقات بانکی و.، اصلاح نظام بانکی، اصلاح رویه خصوصی‌سازی موردتوجه قرار نمی‌گیرد. هم با کار رسانه‌ای و همایش‌های اعتراضی و موضع‌گیری و کار نمادین باید بر این مورد تمرکز کرد.

 باید به‌صورت جدی مطالبه کرد درامد حاصل از اصلاح قیمت بنزین شفاف شده د در مسیرهای درست مثل حمایت از تولید و مستضعفین هزینه شود.

گروه ی: جواد جاویدنیا، معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور که سال‌ها با شرکت‌های هرمی فعال در فضای مجازی و افراد معلوم‌الحال در شبکه‌های اجتماعی مبارزه کرد، در یادداشتی که خبر استعفایش را تأیید می‌کند، آورده است: مختار را کذاب و بددین خواندند منتظرم ببینم جاویدنیا را چه خواهند خواند که اگر حرف حق را مخلصانه گفتم اسباب حرکتی عاشورایی و زینبی و سلیمانی در فضای مجازی خواهم شد و الا همچون بسیاری از مدعیان دروغین ولایت نه اسباب حرکتی خواهم شد و نه نامی از من خواهد ماند.

گروه اجتماعی: همه آنچه تا به امروز درباره گلدکوئست و شبکه‌های هرمی و نیمه هرمی شنیده و دیده‌اید، کنار بگذارید؛ مدتی است یک باند بزرگ و سازمان‌یافته در تهران به جدیدترین روش ممکن، جیب‌بری می‌کند. رؤیای ثروتمند شدن آنی همچنان قربانی می‌گیرد؛ اما این بار علاوه بر مال، جان آدم‌ها را نیز به خطر انداخته است.

مادری از شهر تهران دیروز با دفتر بولتن نیوز تماس گرفت و از یک اتفاق ناگوار و دردناک گفت. او از پسر دردانه‌اش که از اسفند به بهانه‌های شغلی خانه را ترک کرده گفت. گفت که نمی‌داند، باید این ماجرای عجیب را به که بگوید؛ چگونه فرزندش را نجات دهد و از این کابوس دوماهه خلاص شود.

ادامه مطلب را که بسیار مهم است در بولتن نیوز بخوانید 

این یک داستان واقعی و بشدت نرسناک و در کمین بسیاری از جوانان ماست 

متاسفانه پلیس و قوه قضاییه با این باندهای مافیایی با قدرت برخورد نمی کند 

به گزارش گروه وب گردی بولتن نیوز ،خیلی مغرور شده بودیم ، خیلی مشغول شده بودیم ، در تخریب و تصرف طبیعت خیلی بی پروا شده بودیم ، به چیزی جز منافع خود نمی اندیشیدیم ، ضعیف را پامال می كردیم به صاحب قدرت و ثروت برای ارتقای مال و موقعیت كرنش می كردیم ،
باور داشتیم قاعده دنیا همین است و اینگونه خواهد ماند.
آسمان را از دود و سرب و گازهای سمی سیاه كرده بودیم ،
دریا را از ماهی تهی و از زباله و نفت و فاضلاب پر كرده كرده بودیم.
بنام دین ، بنام دمكراسی ، بنام حقوق بشر می كشتیم ، اسیر می كردیم ، غارت می كردیم و حتی از فروختن زنها و بچه ها شرم نمی كردیم.
صبر خدا هم حدی دارد ، تحمل كائنات هم حدی دارد ،ظرفیت زمین و آسمان هم حدی دارد.
بالاخره باید كسی پیدا می شد و به انسان مست و مغرور فرمان بدهد ایست. !!!؟؟؟
و این ماموریت به یك ویروس كوچك غیر قابل رویت واگذار شد تا به معنای واقعی انسان طغیانگر را سر جایش بنشاند.
و بدرستی به او بفهماند كه ای انسان :
تو خیلی ضعیفی
تو خیلی تنهایی
تو خیلی ترسویی
همه هواپیماها و قطارها را زمین گیر كرد
همه تجارتخانه ها و همه بازارهای بورس را تعطیل كرد.
درهای استادیومها ، اماكن تفریحی ،رستورانها، كازینوها، سینماها ، پاركها را به دست خود انسان بست.
و به كره زمین گفت حالا نفس بكش ، به آسمان گفت حالا آبی شو ، به خورشید و ماه و ستاره ها گفت حالا بچرخید و برقصید و عشوه گری كنید.
به حیوانات هم گفت حالا بدون ترس از شكار شدن بدست انسان آنگونه كه در ذات و میل شماست زندگی كنید.
و به انسان دستور داد در خانه بمان و به آنچه داشتی و به آنها ناسپاس بودی بیاندیش شاید هنوز فرصتی برای زیستن عاشقانه پیدا كنی.

به گزارش بولتن نیوز، بولتن نیوز به عنوان رسانه ای که در مسیر انقلاب و آرمانهای انقلاب از عدالت و از حقوق مردم دفاع می کند بر خود تکلیف دید تا نقدها و اعتراضات مردمی را در خصوص بعضی رفتارها ، برخوردها و کارکنان قوه قضاییه را به سمع و نظر مردم و قوه محترم قضائیه برساند همچنین پیشنهاداتی برای اصلاح وضعیت فوق که ان شاء الله مورد توجه و رسیدگی واقع شود و از کاربران عزیز می خواهیم مواردی را که با آن برخورد و یا درگیر با آن بوده اند مستند در قالب نظرات برای ما ارسال کنند

آیت الله رئیسی رئیس محترم قوه قضاییه شما بگویید مردم چکار کنند از دست بعضی قضات و به کی پناه ببرند

آیت الله رئیسی آمدن شما به قوه قضاییه امیدهای زیادی را در دلمان زنده کرد اما چه فایده کجاست دادرسی که داد مردم را از بعضی پرسنل شما تحت عنوان قاضی و بازپرس و دادیار و دفتردار و . بگیرد یعنی واقعا یک قاضی در قوه قضاییه نبود که مستحق این باشد که او را به چوبه دار بکشید تا قدرت بازدارندگی ایجاد شود تا دیگران حساب دستشان بیاید که اگر ظلمی بکنند و یا خطایی کنند باید جواب پس بدهند.

زهی خیال باطل امروز در کنار قضات و عوامل زحمت کش و متدین قوه قضائیه که وجودشان موهبت الهی است اما متاسفانه بعضی از قضات و بازپرسها و دادیاران و حتی عوامل دفتری هستند به خاطر رفتارها و بی عدالتی ها و به بنی بشری پاسخگو نیستند هیچ نهاد نظارتی و حفاظتی اگر اسما هستند اما عملا نیستند که داد مردم را بستانند، پرونده های زیادی به علتهای مختلف سالهاست در بعضی دادگاهها خاک می خورد و هستند قضاتی که به دلایلی غیر قانونی و حتی نفسانی و یا حتی بی توجهی از عمد حکم نمی دهد و کوچکترین اعتراضی از طرف مراجعه کننده ها به بعضی از عوامل دستگاه قضا با تهدید بازداشت و بدترین برخورد تحقیرآمیز با مردم و حتی با خانواده های شهدا و رزمندگان و . مواجه می شود

آیت الله رئیسی وضعیت سیستم اجرایی کشور که مشخص است از صدر تا ذیلش رها شده است همه به عمد تلاش می کنند مردم را عصبانی و از انقلابی که کرده اند پشیمان کنند اما امید ما به قوه قضاییه و مدیریت شما بود و است که عدالت را برقرار کنید

شما فرموده بودید کسی را دادگاه حق ندارد حتی نیم ساعت اضافه در زندان نگه دارد اما بروید در دادگاههای شهرهای اطراف تهران خصوصا استان‌البرز ببینید بعضی قضات شما ساعت کاری و روزکاری هم بعضی وقتها بر سر کار نمی آیند و بعضا زندانیهایی هستند که به خاطر بروکراسی به خاطر دهها دلیل غیر موجه روزها در زندان می مانند و اگر کسی بخواهد زندانیش را آزاد کند باید هفت خوان رستم را بگذراند

آیت الله رئیسی سری به دادگاه همین کرج بزنید ببینید چه پرونده هایی ماهها و سالها خاک می خورد و قاضی حکم نمی دهد تا مردم تکلیف خود را بدانند و چه برخوردهایی با مردم می شود از صدر تا ذیلش آنهم به دلایلی که اگر بشنوید گریه تان می گیرد

آیت الله رئیسی کاش پای درد و دل مردم بصورت ناشناس و یا بشکل هم درد در همین دادسراها می نشستید یا یک روز مثل یک آدم عادی که کسی شما را نشناسد به دادسراها می رفتید و برخوردها با مردم را و سردرگمی های مردم را می دیدید مردم خیلی درد دارند ، اما ما اعتقاد داریم می شود خیلی مسائل را اصلاح کرد و امید به عدالت و حس زیبای عدالت را در دلهای مردم زنده کرد فقط باید خواست .

پیشنهاد برای اصلاح قوه قضائیه

آیت الله رئیسی اگر می خواهید این قوه اصلاح شود از نیروهای انقلابی و بیرون از قوه بعنوان بازرسان و چشمهایتان همچون مولا علی (ع) استفاده کنید در همه دادسراها بخشی را به عنوان گزارشات مردمی دایر کنید رئیس مجتمع های قضایی را مکلف کنید نه یک روز بلکه چند روز در هفته پای درددلها و اعتراضات و نقدهای مردم بنشینند و با مهربانی جوابشان را بدهند و به موازات آن سیستمی را طراحی کنید که بتواند بر برخورد روسای مجنمع های قضایی با مردم نظارت کند و اگر کوتاهی دیدند بدون فوت وقت برخورد کنند.

افرادی را به صورت چرخشی به میان مردمی بفرستید که در دادسراها حضور دارند تا حرفها ودغدغه ها و مسائلی را که می گویند بشنوند و به شما و به دستگاههای مرتبط انتقال بدهند.

دادسرای انتظامی قضات را مکلف کنید به شکایت مردم از قضات و بازپرسها و دادیاران با عدالت و به سرعت رسیدگی کنند و دستور فرمایید اگرشکایتی از شخصی در سیستم قضایی شد پرونده شکایت را به خود او واگذار نکنند !!! به والله همه مسئولبن وظیفه شرعی و قانونی دارند که به این مردم عادلانه خدمت کنند

آیت الله رئیسی اصلاح سیستم قضایی را در کنار برخورد با مفسدین دانه درشت از خود قوه قضاییه شروع کنید مطمئن باشید این مفسدین چه ریزش چه دانه درشتش به خاطر قدرت مالی دستی در دادگاهها داشته اند که تا بحال از پنجه عدالت فرار کرده اند ریشه ها را بزنید و بدون هراس از فضا سازی مفسدین چوبه های دار را برقرار کنید .

آیت الله رئیسی ما به صداقت و سلامت و انقلابی و ولایی بودن شما اعتقاد داریم و اینها را که نوشتیم حداقل چندین مورد را بشخصه خبر داریم و موارد زیادی هم در نظرات برای ما ارسال می شود و با توجه به فعالیتمان در فضای رسانه ای کشور و برخورد با دهها نفر از مردم و حضور در دادگاهها و دادسراها خود شاهد بوده ایم و اگر نوشتیم ادای تکلیف کردیم باشد که به گوش شما برسد.